برادرم(از دانشگاه انصراف میدهد، در نزاع خیابانی دو نفر را میکُشد، به ماریجوانا روی می آورد.)

مادرم نیم ساعت بعد: پسرم درو باز کن برات چایی آوردم.


من (لیوانِ حاوی آبرنگم چند روز روی کابینت بوده)

اولین حرف مادرم بعد از دو روز قهر، وقتی دارد در را به رویم می بندد چون دارم راهی دیار غربت میشوم: خدافظ.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جاوید كافي نت كالج نت تربت حيدريه Andre سریال ایرانی Will جدیدترین مطالب و اخبار اینترنتی | سایت | تکنولوژی | سئو خورجین طلایی فروشگاه اینترنتی گل پونه Jim